جدول جو
جدول جو

معنی گنه زدن - جستجوی لغت در جدول جو

گنه زدن
(سُ خَ گُ تَ)
گنه بر خود زدن، گناه را بر گردن گرفتن. گناه را به خود گرفتن:
در گنه او از ادب پنهانش کرد
زآن گنه بر خود زدن او بر بخورد.
مولوی
لغت نامه دهخدا
گنه زدن
گناه زدن، یا گناه بخود (بر خود) گناه زدن برخود
تصویری از گنه زدن
تصویر گنه زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
گره بستن، گره دادن، گره در چیزی انداختن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رِ نِ دَ)
کاری را بکلی خراب کردن و بدنام کردن. (ناظم الاطباء). و در تداول عامه، دشنام مانندی است
لغت نامه دهخدا
(شِ کَ تَ)
بستن. عقده زدن:
موئی چنین دریغ نباشد گره زدن
بگذار تا کنار و برت مشکبو شود.
سعدی.
گره بر سر بند احسان مزن
که این زرق و شید است و تزویر و فن.
سعدی.
خوردۀ جان میجهد از سنگ بیرون چون شرار
میزنی چندین گره بر روی یکدیگر چرا.
صائب (از آنندراج).
، کنایه از ذخیره نهادن، مال دنیا جمع کردن. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ سَ کَ / کِ دَ)
خود را به کسی زدن. (ناظم الاطباء). با قسمتی از بالای تن، به تن دیگری زدن. با جزئی از تن بر دیگری زدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رنگ زدن
تصویر رنگ زدن
مالیدن رنگ برروی چیزی (در دیوار و غیره) رنگ کردن ملون ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه زدن
تصویر راه زدن
غارت کردن مسافران در جاده قطع طریق، سرود گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند زدن
تصویر بند زدن
متصل کردن قطعات ظرفهای شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گه زدن
تصویر گه زدن
گه مالیدن، کاری را خراب کردن، بد نام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنخ زدن
تصویر زنخ زدن
افسانه سرایی کردن، سخن بیهوده گفتن، لاف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
عقده زدن، بستن
فرهنگ لغت هوشیار
گناه را بگردن گرفتن، یا گناه زدن بر خود. گناه کسی را بگردن خود گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
لربطٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
Knot
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
faire un nœud
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
hacer un nudo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
fazer um nó
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
einen Knoten machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
zawiązywać węzeł
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
завязывать узел
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
گانٹھ لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
গিঁট বাঁধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
ผูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
kufunga fundo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
düğüm atmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
結ぶ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
打结
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
לקשור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
зав'язувати вузол
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
mengikat simpul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
गाँठ लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
een knoop maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
fare un nodo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گره زدن
تصویر گره زدن
매듭을 짓다
دیکشنری فارسی به کره ای